مدیری برای آینده (مدیریت)

در جامعه امروز (ایران) برای ایجاد و پایداری در کسب و کار خصوصی عوامل زیادی وجود دارد مانند

سرمایه ، مدیریت زمان ، تبلیغات ، مشتری مداری و . . .

• 1) برای راه اندازی یک بخش خصوصی ( سازمان ، موسسه یا حتی یک کسب وکار کوچک) و وارد شدن به این بازار پر تلاطم باید کمربند ایمنی خود را محکم ببندیم و خود را واکسینه کنیم.

بستن کمربند و واکسینه کردن دارای شرایطی می باشد که فقط توسط خود فرد صورت می پذیرد.

شرط اول برای برداشتن یک قدم محکم، سرمایه گذاری مناسب و معقول می­باشد، که در این حالت اگر شما از یک وضعیت مالی متناسب با شغل مورد نظر برخوردار نیستید، میتوانید از یک سرمایه گذار (شریک) مورد وثوق بهره بگیرید. بحث شراکت خودش دارای شاخه­های گسترده ای میباشد که در زمان مناسب، به آن باید پرداخت.

شما قبل از هر حرکتی باید منبع مالی خود را بطور دقیق تقسیم کنید. اگر در این مرحله بطور دقیق عمل نکنید. حتی اینکه با شکست قبل از شروع مواجه شوید زیاد است.

گام دوم را می­توان گردهم آوردن ادوات مناسب سخت افزاری و نیروی انسانی نام برد. در این زمان شما باید طبق اعتباری مالی که می بایست بهترین ( قیمت مناسب؟؟؟ این بستگی به شرایط موجود دارد) سخت افزاری را گرد هم بیاورید.

بعنوان مثال: شما بر طبق محاسبات انجام شده به این جمع­بندی می­رسید که برای میز A ریال هزینه کنید، اما بعد از بررسی ثانویه با این مسئله رو به رو می­شوید که اگر میز مدیریت خود را با هزینه پایین تری خریداری کنید توانایی خرید یک ابزار کار بهتر با کارایی بالاتر را بدست می­آورید و ... این را میتوان مدیریت هزینه در گرد هم آوری ادوات سخت افزاری نام برد، مثال بالا فقط یکی از هزاران قسمت در مدیریت هزینه می باشد.

مثال دیگر در این بخش را میتوان اینطور بیان کرد در هر زمان ادوات تعاریف خاص خود را دارد، یک زمانی بود که پدران ما برای حساب و کتاب دُکان خود از چرتکه استفاده میکردند یا برای اعتبار دادن از تار سبیل استفاده میکردند. که در آن دوران بهترین جواب دهی را داشت. مرور زمان باعث شد که چرتکه جای خود را به ماشین حساب و تار سبیل به سفته، چک و تنظیم قرارداد در دفتار رسمی را بدهد. به نظر شما چرتکه یک ابزار کــار مهم محصوب نمی شد؟ در این زمان حتی دیگر استفاده از ماشین حساب تداول خود را از دست داده، برنامه های پیشرفته حسابداری جای چرتکه، ماشین حساب را گرفته اند، که شما بنا به نیاز خود حاضر به هزینه کردن بالاترین قیمت ممکن را برای برخورداری از این دست نرم افزار می باشید. حتی نرم افزارهای طراحی صنعتی و ...

پس نتیجه گیری منطقی این بخش را میتوان اینطور بیان کرد: مدیریت هزینه در بخش سخت افزاری یکی از ارکان می باشد.

• - منابع انسانی:

کارمند خوب، کارمند وظیفه شناس، یا کارمندی که بالاترین سطح توانایی ممکن را دارا می باشد. کدام یک بر دیگری برتری دارند؟ تصمیم درست شما میتواند تداوم شما در بازار را تضمین کند. یک کارمند خوب، سر ساعت در محل کار خود حاضر میشود و بعد از ساعت کاری اضافه کاری انجام میدهد، مرخصی کم میرود ولی الزامی نمی بیند که بهترین باشد. فقط از زیر کار در نمیرود. یک کارمند وظیفه شناس علاوه براینکه خوب است سعی میکند کارها محوله را درحد توان خود انجام دهد. اما در این میان بهترین فرد را میتوان اینطور تعریف کرد: وقت شناس، وظیفه شناس، تحصیل کرده. علاوه برای این ویژگیهای عمومی شخص مورد نظرتان باید همیشه مبتکر و به فکر پیشرفت باشد و توانایی خود را بیشتر از آنچه کی هست ببیند.

در این میان شما باید هادی باشید

در محله بعد برای استخدام یک یا چند نیروی مورد نیاز در مرحله اول باید بخش­های مختلف سازمان خود را آنالیز کرده.

نکته: (توجه داشته باشید; سرمایه گذار خودتان هستید نه وابسته به یک ارگان دولتی)

داشتن چارت و شرح وظایف برای  هر بخش خصوصی الزامی می­باشد. با این کار می­توانید با کمترین نیروی­انسانی بیشتری بهره­وری را داشته باشید.

• 2) پایداری در بازار آشفته یا بهترین بازار:

راز موفقیت چیست؟

(شما نباید یک کبک باشید، شما باید عقاب باشید)

همه شما میدانید خصوصیت کبک چیست، کبک سرش همیشه درون برف و کارش و انجام میده به این فکر می­کنه که هیچکس اونو نمی­بینه اون اصلا متوجه اطراف خودش نیست، از حضور شکارچی با خبر نمی­شه و بهترین طعمه برای یک شکارچی. . وهمین باعث میشه عمری کمی داشته باشد .

ولی عقاب در بالاترین جای ممکن در حال پروازه همه را زیر نظر داره غیرقابل دسترسه و همیشه یک شکارچی است دارای عمری طولانی.

اگر مثل یک کبک باشید چه اتفاقی می­افتد؟

هیچوت متوجه  تغییرات اطراف خود نمی­شوی، رقیب مانند شکارچی های جنگل می­باشد، لذا  نمی­توانی طولانی مدت دوام بیاری و سریع باید نقش یک طعمه را بازی کنی.

اگر مثل یک عقاب باشید چه اتفاقی می­افتد؟

شما همیشه در بالاترین جای ممکن قرار دارید  این دو تا حسن برای شما به ارمغان می­آورد، اولا بازار همیشه در دست­های شماست، می­توانید شکارچی باشید دسترسی به شما سخت می­شود در نتیجه مدت زمان بیشتری را در می­توانید در اوج باشید.

این تو هستی که متوجه اطراف می­­شوی، پس می­توانی بهترین تصمیم را بگیری و دست به اقدامات لازم بزنی قبل از اینکه دیر بشود. چون قدرتمند هستی نبض بازار را میتوانی در دست بگیری.

ثانیاً چون بر فراز قرار داری از دسترس به دور هستی و مهم ترین دلیل، چون در اوج هستی تو الگو میشوی این میتواند بهترین ابزار تبلیغاتی برای تو باشد.

کلمات کلیدی :